یک آسمان تعقل و تفکر و کار شناختی نو  در امر حکمرانی 

ایام صادقیه  برای ما باید دوران جوشش عظبم بصیرت   تعقل ، علم ، کشف خقیقت و درک عظمت ودرک  اهمبتدفقاهت و فقه حعفری  باشد . باید برای تک تک مسئولان از ریاست جمهور تا کارمند ساده این دوران فرصت شرکت در مکتب ولایت و تذکر نور روایات هدایت و شرکت در دانشگاه علم‌حعفری و فهم جدی تکالیف شیعی در کنون جهان به تلع رهبری معزز و حکمت حکمرانی او  باشد.
ایام صادقیه  برای ما باید دوران جوشش عظبم بصیرت   تعقل ، علم ، کشف خقیقت و درک عظمت ودرک  اهمبتدفقاهت و فقه حعفری  باشد . باید برای تک تک مسئولان از ریاست جمهور تا کارمند ساده این دوران فرصت شرکت در مکتب ولایت و تذکر نور روایات هدایت و شرکت در دانشگاه علم‌حعفری و فهم جدی تکالیف شیعی در کنون جهان به تلع رهبری معزز و حکمت حکمرانی او  باشد.
کد خبر: ۱۵۰۰۶۳۹
نویسنده احمد میراحسان

مجال درک علمی رنده برای رهبری زندگی و رشد بندگی و رونق ایمانی و حل معضلات رشد عنیمت است. .و نه سخنان و لفاظی های بی هوده و بی فایده . امام صادق سلام خدا بر او باد ،  امام امروز و حل موانع عمل برای تحول و پیروز است . ما نباید از غیر اهل ببت وحی راه روی بباموزیم و ایام صادقبه از بهترین ایام تفکر در باره مسایل ایران و‌جهان اسلام بامبنای قرآن و روایت ابا عبدالله و ادای حق عبودیت در فامرو فردی و اجتماعی است  . ایامی که ما را به جهاد شناختی می خواند.

☆☆☆

ایران آزمایشگاه خط مقدم شناخت اصیل و زنده و نوی اسلامی متکی بر فقاهت  جعفری و درک  وعد صادق روایات معصوم  در زمان حاضر است . شناختی  برای زندگی شرافتمندانه در مقام عبد در جهانی سراپا کفر و تباهی زدگی و شرک و فساد و تفرعن و تکبر طاغوتی و استکباری و ظلم و استثمار و زور گویی و زور گیری و جنایت و خبانت و تبهکاری های  مفتضح  وظلمات فرعونی و خدا ستیزی !
 در این جهان ، اگر خوب بنگریم ، می یابیم‌ مهمترین  دغدغه اسلام اصیل دوران انتظار دفاع از حقیقت توحید و باطن آن ولایت الهی است . ، ممانعت از غلبه اسلام های جعلی و  لستثماری و فراموشی حقیقت اسلام ناب محمدی ، ادای تکلیفی است که در این واقعیت عصری بر عهده مومنان است و جهاد متناسب با شرایط برای اجرای منویات دین  و پیشرانی انقلاب اسلامی از نظر ملی و از نظر بین المللی است . این پیشرانی برای هر ملت شرایط خاص ان سرزمین و مردم را حمل می کند . مثلا  مسایل ایران ، مباحث مربوط به حکمرانی و حقوق ملت   سالم سازی جامعه ایران    بسط عدالت ، حفظ امتیت و استقامت  و توسعه ملی  تلاش برای وحدت اسلامی و   برای تعریف  جایگاهی شایسته مسلمانان در روابط بین المللی و حل مسایل متعدد توسعه و تتظیم منطقی روابط نیروهای طبقاتی و سیاسی   مهمترین مسایا  در زندگی ماست . دغدغه  استکبار  جهانی مقابله با  حیات فعال  اسلام و انقلاب اسلامی است ، زیرا بر خلاف چین و روسیه ، در اینجا نه منافع دنیایی قابل دادو ستد ، بلکه پای یک آرمان للهی  و پای نشر  انقلاب جهانی و پای انتشار  حق طلبی  برابر باطل  و انتظار ظهور یقینی عدل جهانی عج در میان است . درست همین است دغدغه حیاتی  جهان ما ، چهانی که مهمترین چهره اش  حاکمیت یک‌نظام‌ شیطانی و ساختاری ظلمانی است . جهانی که‌ فقط  بسادگی  نظام خدا ناباور نیست بلکه به تحو بغرنج و متفرعن نظمی مبتنی بر  خداستیزی  و اسلام ستیزی  است، می پندارد خدا را به قتل رسانده و در پی محو  اسلام‌است.و سرمایه سالاری ۰صهیونی در راُس و رهبری   مدرنیته متاخر ایستاده و سرگرم هدایت شیطانی  ی یک ستیز سیاه  است و منتشر کردن فساد و تباهی  علیه انسانیت که اساسش پرستش است و ترکیه جان . 
مایلم در ابن باره دمی گفتگو کنیم .برای پیشبرد عاقلانه این دفاع و ستیز حق علیه  باطل  ، و توحید  علیه کفر ، ما بک دنیا کار شناختی بر دوش داریم . کاری دقیق و علمی و روشمند و بر اساس تخصص و تفقه  در زمینه  شناخت مشکلات رشد تظام سالم و عالانه و‌پیشتاز جمهوری اسلامی و تشخیص عوامل فساد زا و ضد تکاملی در پیکره آن ودر نهادهای  اقتصاد و سیاست و فرهنگ و علم  و آموزش و پرورش و نظام دانشگاهی و در قوای سه گانه و نظام خدمات بهداستی و...

 یعنی در کلیات و جزییات  زندگی ما .و حکمرانی  اسلامی ما .... انقلاب شناختی دیکر مربوط به مناسبات ما و جهان استکبار و غرب و شرق و دیگر جوامع بشری است مثل همسایگان و....
انقلاب شناختی سوم مربوط به شناخت درونی مسایل  حکمرانی و بوروکراسی و  قشرهای طفیلی  فساد انگیز ، ضد عدالت در اقتصاد و سیاست است ‌.برای اصلاح امور 
حنبش شناختی در عرصه علم در سطح جهان‌  دیگر کار  اصلی است‌که باید انجام دهیم  . تحرک شناختی در باره نقشه دشمنان و وانمود های موثر در از خود بیگانه سازی ملت پیش روی ماست ‌که همان‌جنگ‌ نرم‌ فرهنگی است .
بببنیم این وظایف در چه افقی قابل پاسخ هستند و در چه افقی نه!
افق منسجم پاسخ انقلاب در مکتب حکمرانی خامنه ای پاسخ اصلش را پیدا می کند .
امروز حریان غربگرا تصور می کند فاتحه جمهوری اسلامی خوانده شده و آماده بلعبدن نظام و حذف اتقلاب  ، ولایت فقبه ،  حهاد بزرگ‌ استقلال و عدالتخواهی اسلامی  و‌پیشرفت عادلانه   یعنی  آماده تسلیم و انحلال در نظام جهانی استکبار به عنوان کشوری پیرامونی است .

اما حقیفت چیست؟

حقیقت آن است که آمریکا به سوی اضمحلال و تبدیل شدن به کشوری معمولی می رود   قدرت های دیگر در حال رسدند کهواساس قدرتوشانوقدرت اقتصادی و تکنولوژیک است و در این میان تنها نیرویی که در جهان اسلام توان رهبری‌مستقل الهی دارد و عناصر معنوی و مادی اش را در اختیار دارد . ایران است . اسلام لیبرال اخوانی هم فاقد استقلال اسلامی است و تابع لیبرالیسم مقلوک و ناسبونالیسم ادتجاعی عثمانی است و هم آزمون مایوس کننده ای  پس داده و دروغگو از آب درآمده و همخ اسناد همدستی آن بادصهیونییم در پس پرده و در منایبات علنی یباسی آبرویی برایش بجا ننهاده و اسلام وهابی خود،  خورا منحل کرده و راه مدرن‌گرایی را در پیش گرفته است . می ماند اسلام‌ ناب قرآنی،/عترتی اصیل که ایران‌پرچموار آن است و در عرصه عملدقدرت تربیت انسان شکوهمند و آزاده  و خرد پیشه را اثبات نموده است .برای همین همه نیروی استکبار ارائه تصویریردروغین و وانموده منحط و فرصت طلب و خیانت کار از جمهوری اسلامی و مردم ایران است .  و آنان خوب می دانند این مکر شکست می خورد . و زندگی عرصه آزمودن جریان هاست . 
☆☆☆☆☆

اما سلاح برنده ایران اسلامی ، موتب نوی حکمرانی است که کارامدی و قدرت و عقلانیت و مردمی بودن و خود تصحبح گری و فساد ستیزی و آرمان و  الگوی جامعه سالم را دنبال کردن   سرشت آن است،  این مکتب نوی حکمرانی بنا به شالوده قرآنی اش درست خلائی را پر می کند که در دنیا وجود دارد . و قدرت آن در انقلاب اسلامی اتکا به انوار چشم باطن نگر امام‌خمبنی است .اصرار بر زیر ساخت ایمانی و اخلاص و استقامت و راستگویی و پافشاری  در ارجاع به قرآن و عترت  همان مبانی معنوی و تمدنی بی همتایی است  که از امام و نظریه حکومتی او ساطع شده است . موضوع رهبری انسان عالم ربانی و فقیه عامل به قرآن میراث فراموش نکردنی و سرچشمه سلامت و جنبش اصلاحی در جمهوری اسلامی است.  عدالت محوری و فساد ستیری وجه عالی اتکاءبه حق و نیروی حق طلبی مردم و نقد همه وجوه جهالت بار قدرت مدرن و تفکز ماکیاولیستی  و فریبکار که مردم را ایله و ابزار فریبکاری خود فرض می کند .

این ها عناصر ژرف ساختی تمدن اسلامی است که حرفی برای جهان دارد . امروز ویرانگری های سیزان بزرگ و تیز ناپایداری ها و تبعبت جریان غربگرا سبب شده مردم  حقایق تمدنی انقلاب اسلامی را با اغتشاشی که دشمنان و نیروهای پیرو تمدن رو به اضمحلال آمریکا ببار آورده اشتباه بگیرند و بگدیند چگونه کشوری که در مسئله آب و برق و نان نردم مانده و اقتصادی لجران زده دارد ، می تواند ادعای رهبری تمدنی داشته باشد . این درست همان‌ تسویل شیطان است . چنان که به رسول اکرم استهزاء می کردند که با عده ای پابرهنه و فقر داعیه تغییر یک جهان را مطرح می کند . کوران نمی بینند که فلاکت و خدابی در ایدان محصول حقیفت تنقلاب ایلامی و عمل به قرآن و نهج البلاغه و روایات نیست،  و زمانی که حکمرانی صبور خود را از قید خرابکاری های دشمنان داخلی و خارجی برهاند آن گاه آن نیروی درخشانی  که از حمبنی خمبنی ساخت ارز بهجت   بهجت از خامنه ای خامنه ای از سب حین نثراله ، و از سلیمانی ، سلیمانی  ، از ملت اسلام هم ملتی درخشان می سازد د از تمدن ایرانی هم تمدنی تجلی روح اسلام که بر فساد و ظلمت و کفر و استبداد و...فائق می آید و جهان را به اعقل و دوستی و پاکیزگی فرا می خواند .غلبه بر دنیا پرستی تمدن شیطانی ، به معنی غلبه بر دنیاپرستی داخلی هم هست .
 ☆☆☆

مکتب حکمرانی خامنه ای همین راه غلبه بر جریان های ناحق به شیوه عقلایی و بردبارانه بدای تنفس عدالت اسلامی است . استقرار تمدنی انقلاب ها همیشه با سرکوب و خشونت در آمیخته بوده است انقلاب آمریکا و فرانسه و روسیه و چین و... چنبن بود . انقلاب ایران با دفاع دلیرانه برابر ضد انقلاب داه صبرقرآنی  و علوی را پیشه کرد تا ملت و نیروهای سالم قابل اصلاح  حقیقت را طی عمل اجتماعی تسخیص دهند و مردم ‌خودشان به بلوغ برسند و انتخاب  امر درست و نفی نادرست را خود بیاموزند مضار اناخاب غلط را ساهد باشند و پروزش یابند . اگر ملت در ابن آرمون رشد کرد خود برنده است و اگر مکرر راهوخطا رفت نتایج سومش دا خود می چشد و عذابش را تجربه می کند .مکتب خامنه ای در حکمرانی متعلق به درران پرورس مردم در نظام مستقر برای تزکیه جان جمعی جهت آمادگی برای بنا نهلدن تمدن  نو و اسلامی و سرمسق در جهان و‌جبران خلاء تمدنی است . یک حکمرتنی ترکیبی که در عمل با توسعه فکری و علمی و تکنولوزیک و اقتصادی و فرهنگی و شناختی و سیاسی و نظامی در آمیخته و با همه موانع دست از پیگیری تحولات آرمانی و عدالت محور نمی شوید ‌این راه اگر پیروز  شود لسلام و ایران باهم به دوران شکوهمند اسلام محمدی و  سلامت حکمرانی علی ع در سطح تمدنی فرا می جهند و اگر مردم از ولایت فقبه و راه و مکتب و رهنمود حکمدانی او دست بکسند دوران طولانی ذلت دا تجربه خواخند کرد.

مکتب حکمرانی خامنه ای رسد در میدان رم با بحرانها و پرورش مردم در میدان جهاد ترکیبی و صبر بر خرابکاری اهل شرک و نفاق داخلی  و جهان کفر و میلح کرون‌مروموبه ایمان برای مقابله با این ویرانگری هاست .. در این مکتب ایران می آموزد با قدرت های کافر با اعتماد به نفس گفتگو کند و از حق خود دفاع نماید نه آن که حق فروشی کند  عقل الهی   علم و نجربه    امید و تلاش،  و پاکی و اخلاص همان نیروهایی  هستند که به حذف فساد و قوام قدرت سالم  تمدنی یاری می رسانند..ان‌گاه که شجره طیبه مکتب ولابت فقبه ثمر دهد .جهان در عمل به حقانبت آن روی می اورد. و مکتب خامنه ای که همان مکتب خمینی در شرایط معماری تمدنی است  حقانیتش را اثبات خواهد کرد و ملتی بالغ و اهل سلامت و معنویت و تلاش ظهور خواهد کرد که عملا به تکالیف دوران انتظار عدل حهانی پایبند است .

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها